محل تبلیغات شما

بدنم سرد شده بود غذاهای سرد بم دادن از پا افتادم.

میگم اینا چیه جاش خرما بدید بخورم.

خرما و حلوا ارده خوردم بدنم گرم شد بلند شدم برم.

- امروز نرو.

+ مسئولیت رو که نمیشه همینطوری ول کرد

رفتم بگم امروز یه نفر بذارید جای من خودم نمیتونم کار کنم،

دهنمو باز نکرده بودم که دیدم بچه ها نشستن و منم روبروشونم

شروع کردم، یه ساعت ادامه دادم و هنوز باورم نمیشه با اون وضع حنجرم که حرف نمیتونستم بزنم یه ساعت خوندم اونم چه اوج هایی

وقتم تموم شد و بچه ها بلند شدن

بینیمو پاک کردم دیدم دستمالم خونیه O_O

چرا فشاری روی خودم حس نمیکردم؟

یکی از بچه ها که خیلی خجالتیه رفت بخونه،

چندتا از بچه ها رفتن روبروش بشکل مضحکی نشستن،

بچمون میخواست ولی کنه از سن بیاد پایین،

مسئولین جمعشون کردن، به بچمونم گفتیم بخون تا بالاخره خوند

اونی نبود که برای من میخوند، به حد نصاب هم نرسوند

داشتم فرم(نمیدوم اسمش فرمه یا نه) این جلسه شونو پر میکردم،

یکیشون اومد گرفت پر کرد برد گذاشت داخل کمد

[خیلی مرسی فرزندم خودم حالشو نداشتم]

+ پارسال سرما خورده بودم بینیم کاملا بسته شده بود میخواستم بگم سرما خوردم میگفتم سرپا خوردپ.

Cm

از راه به درش بکنم یا نکنم

خواستگاری کرد یا کردم؟

آشغالِ پدرسوخته ی آشغال

بچه ,ها ,یه ,خوردم ,بگم ,نمیشه ,بچه ها ,از بچه ,یه ساعت ,شده بود ,بخون تا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها