- اینجا چکار میکنی؟
+ :)
- کتابخونه؟ :)
+ نه :)
- نماز؟ :))
+ اون که یه ساعت پیش بود.
- خونتونو عوض کردید؟ :)))
+ نه :)
- این طرفایید؟ :))))
+ نه :)
- پس چی؟ :)))))
+ مسیرم میخوره به اینجا(پوزخندی می آید).
تسلیم نشدم و نگفتم برای چی اونجام.
- هر هفته اینجاییم و اونجا(به کوچه روبرو اشاره کرد) تا محرم که بشه هر شب.
خوشش میادا :) با زبون ازش نپرسیدم و خودش بم گفت دقیقا کی و کجا میشه دیدش D: یه چیزایی میدونه ولی نمیدونم چقدر
پی نوشت: این پستا رو مینویسم باید وویس یادداشت ۲۰۴ رو گوش کنم یادم نره. ولی حنجرم داغون میشه اگه صداهای بم بشنوم حتی صدای خودم.
بم ,یه ,ولی ,میشه ,نمیدونم ,نوشت ,چیزایی میدونه ,میدونه ولی ,یه چیزایی ,d یه ,دیدش d
درباره این سایت